سفارش تبلیغ
صبا ویژن
نویسنده :کیومرث شهدادی
تاریخ: شنبه 93/9/8 ساعت: 9:51 صبح

برگ های زرد آرزوهایم

آرام و بی صدا می ریزد

دفتر رویا هایم را ورق میزنم

ورق هایی از آن در زیر بدی های آن ها له شده

آری آن ها! آن هایی که آرزویی ندارند و نخواهند داشت

تمام آرزوهای مر به دور ریختند

با تک تک صدای خش خش آن ها

قلبم می ریخت،ولی هنوز برگ سبزی است

امیدی هست و دل خوشی یی

پس من امیدوارم ، امید وار

برگ های پاییزی روی جاده autumn leaves on road


موضوع: ,
برچسب‌ها: شعر شعر نو امیدوارم
لینک های روزانه
دوستان
ابزارک های وبلاگ