به دوست داشتنت مشغولم ....
همانند سربازی که سال هاست در مقری متروکه
بی خبر از اتمام جنگ نگهبانی میدهد...!!
چنین گفت زرتشت:
عاشق عاشقی باش و دوست داشتن را دوست بدار.
از تنفر متنفر باش وبه مهربانی مهر بورز.
با آشتی، آشتی کن و از جدایی جدا باش.
ساده لباس بپوش!
ساده راه برو!
اما در برخورد با دیگران ساده نباش!!
زیرا بعضی ها سادگی ات را نشانه میگیرند!
برای درهم شکستن غرورت.
درتنگنای غصه هایم
در آغوش گرم خاک
در دمادم تاریکی اسمان
با صدای جیرجیرک ها برمی خیزم
و پهن میکنم فرش را
و در هاون می کوبم نور
با کاسه عشق می اورم آب
و در تنور زندگی می پزم نان
و حال نانی با تمام سختی های شیرینش را
بر سفره ی پر بر کت رود می نهم
لقمه نان می نهم بر دهان و می خوابم
جز این دگر نیست کارم
یه دوستت دارم هایی هم هست.....
میدونی دروغه ها ولی قلبت واسه باورش به عقلت التماس میکنه
لباس هایم تنگ میشد میبخشیدم به این و آن
ولی حالا دلِ تنگم را چه کسی میخواهد؟
دلتنگ تو امروز شدم تا فردا....
فردا شد و باز هم تو گفتی فردا....
امروز دلم مانده و یه دنیا حرف....
یک هیچ به نفع دل تو تا فردا....
دوستش دارم
از بند تا بلند
از دست تا دعا
از صبر تا خدا
حتی اگر....
همه بگویند: ازان من نیست
امروز پیام دادم به دوستم:
((خاطرات آدم مثل یه تیغ کند میمونه که رو رگت میکشی، نمیبره اما تا میتونه زخمیت میکنه))
جواب داده:
(( زندگی شهد گلی ست زنبور زمان میخوردش آنچه میماند عسل شیرین خاطره هاست))
حالا خودم موندم کدوم رو باور کنم شما با کدوم موافقید؟
برو باد بادک ، به اون ناز نازک ، بگو عید گل و شاپرک ، جلو جلو مبارک